نهادها و سازمانهای مادی در هر عصر و دورهای با توجه به نیازهای جامعههای انسانی زاد و رشد میکنند و اگر نیاز نباشد، فلسفه تاسیس آنها بیمعنی و کارکردشان بیهوده خواهد بود. این یک قاعده عمومی است و بر هر سازمان و نهاد و برای هر جامعهای مصداق دارد و بر آن جاری و ساری است. در دهه ۱۳۴۰ و در شرایطی که اقتصاد ایران رشدهای دورقمی را تجربه میکرد و توسعه صنعتی نیازمند استفاده از سرمایههای ریز و درشت شهروندان بود سازمان بورس اوراق بهادار تهران زاده شد و تا امروز به مثابه یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه فعالیت دارد. در اوایل دهه ۱۳۸۰ نیز رشد تولید فلزات اساسی مثل فولاد، مس، روی و... نیازمند سازگار شدن بازار آن بود که بازار سنتی از پاسخ به آن عاجز بود. گرفتاری آن دوره این بود که قیمت فولاد در بازار آزاد با قیمت آن که از سوی تولیدکنندگان و دولت تعیین میشد توهمی از رانت ایجاد کرده بود که هر فردی میخواست از آن بالا برود و سهمی از رانت داشته باشد. علاوه بر این قیمت بازار این محصولات نیز فاقد شفافیت بود و از سلطه بازار خارج میشد. بورس کالای ایران در آن دوره با حضور وزیر صنایع و وزیر بازرگانی تاسیس شد و شروع به کار کرد که اتفاقا این مقامهای اجرایی در حال حاضر نیز هرکدام در جایی از نهاد ریاستجمهوری به دولت کمک میکنند.
بورس کالا فرزند خوشقدمی بود که با زاد و رشدش برکات و مزیتهایی برای اقتصاد ایران به همراه داشت و در مسیر رشد و تکامل خود از گردنههای سختی هم عبور کرد. بزرگترین نعمتی که بورس کالا به اقتصاد ایران هدیه کرده و باید قدر آن را دانست و کژی و کاستیهای آن را برطرف کرد «شفافیت» است. شفافیت به معنای تاباندن نور بر بازار کالاهای محلی مثل فلزات اساسی، پتروشیمی و به ویژه در حال حاضر کالاهای پایه کشاورزی با هدف حذف رانت و فساد از سوی این نهاد، کار آسانی نیست. رانتخواران و کسانی که علاقهمند فعالیت در روشنایی نیستند برخی تنگناهای این نهاد نوپا را بهانه یورش به آن قرار میدهند و میخواهند آن را از مسیر خارج سازند. متاسفانه برخی کجسلیقگیها از سوی برخی مدیران ممکن است به بدخواهان شفافیت کمک کند که البته در مسیر کار به جایی نمیرسند. یکی از نعمتهای بورس کالا از روز نخست تا امروز با شدت و ضعف، اجتناب مدیران ارشد این نهاد از ورود به حوزه «سیاست» است. اصرار بر فعالیت منطبق با کارشناسی میتواند برخی گرفتاریها را در بطن و متن این نهاد که به دلیل نوپا بودن امری طبیعی است و تنگناهای محیطی را برطرف کند. دستاورد شفافیت بورس کالا را ارج نهیم و از مزیتهای آن برای مرگ فساد استفاده کنیم. برای اینکه داستان کمی روشنتر شود به موضوع واردات کالاهای پایه کشاورزی مثل برنج، شکر، روغن نباتی، ذرت، سویا، جو و.. اشاره میشود. روزی بود در دوران فعالیت دولتهای قبلی که ۱۳ میلیارد دلار از منابع ارزی گرانبهای ایران به واردات این قبیل کالاها با ارز مبادلهای تخصیص داده شد و توزیع آنها شبههها پدیدار کرد و افرادی را فاسد و فاسدان را بدتر کرد و هزاران میلیارد تومان ثروت ملی به جیب عدهای معدود ریخته شد. تقویت بورس کالا با استفاده از توانایی مدیریتی متخصص و مومن به کار کارشناسی، راه را برای حذف رانت و فساد باز خواهد کرد. این نهاد میتواند به مثابه پایهای برای بازار سرمایه و تامین مالی فعال شود که در جای دیگری به آن میپردازیم.
ارسال نظر